از بین سلاحهای کشتار جمعی، سلاحهای بیولوژیکی خطرناکترین آنها به شمار میروند. زیرا تشخیص وقوع جنگ بیولوژیکی دشوار و قدرت نابودسازی آن بسیار زیاد است و امکان شیوع آن بین افراد نیز وجود دارد. به عنوان مثال شیوع طاعون در قرن چهاردهم سبب مرگ بیش از یک سوم جمعیت اروپا (یعنی ۲۵ میلیون نفر) و شیوع آنفلوانزای کشنده در سال ۱۹۱۸ سبب مرگ بیش از ۵۰ میلیون نفر در جهان شد. لذا جنگ بیولوژیکی میتواند بسیار خطرناک و گسترده باشد. در سلاحهای بیولوژیک از عوامل بیولوژیکی بیماریزا یا کشنده (ویروسی، باکتری، قارچ و تک یاخته) و محصولات سمی آنها برای صدمه زدن به منابع انسانی، حیوانی، گیاهی و تجهیزات حساس استفاده میشود و آسانی تولید، پایداری در محیط، و قابلیت عفونتزدایی یا سمیت از مهمترین ویژگیهای انتخاب این عوامل میباشد. عوامل سلاحهای بیولوژیکی میتوانند از نوع وحشی (طبیعی) و یا تغییر یافته به کمک روشهای مهندسی ژنتیک باشند که از خطرناکترین عوامل بیولوژیک نظامی هستند و معمولاً به نوعی دستکاری شدهاند که به تمامی داروهای شناخته شده برای مقابله با آن عامل نیز مقاوم میباشند. با توجه به اینکه عوامل بیولوژیک نظامی میتوان به ویروسهای آبله، ابولا، ماربوک، آنفلوانزای ونزئلایی و انواع ویروسهای خونریزیدهنده، از باکتریها عامل سیاه زخم، طاعون، وبا، حصبه و از سموم به سم بوتولینیوم، ریسین، آفلاتوکسین، و انواع سموم قارچی، میکروبی، تک یاختهای و سموم گیاهی و جانوری اشاره نمود. امروزه بسیاری از سموم خطرناک با استفاده از روشهای پیشرفته مهندسی ژنتیک در انواع میکروبهای دیگر پیوند خوردهاند. لذا یک میکروب بیخطر میتواند پس از ورود به بدن مولد سم مارکبری، عقرب، بوتولینیوم و سموم سایر جانوران باشد و وارد مجاری تنفسی مردم گردد و نتایج هولناکی به بار خواهد آورد. در حال حاضر خطر به کارگیری سلاحهای بیولوژیکی در عرصه درگیریهای نظامی، جنگهای داخلی، جنگ اقتصادی و تروریسم بیولوژیکی توجه و نگرانی همگان را برانگیخته و ارتقاء آگاهیهای عمومی از روشهای تشخیص و پیشگیری و دفاع در برابر عوامل بیولوژیکی را ضروری ساخته است. در این مقاله مروری تاریخی بر تولید، کاربرد و کنترل سلاحهای بیولوژیکی در جهان خواهیم داشت که در مجموع چشمانداز نگرانکنندهای را پیش رو مجسم میسازد.
تاریخچه کاربرد عوامل بیولوژیکی در جنگهای قدیم
تاریخچه استفاده از عوامل بیولوژیک در جنگها به دوران بسیار کهن باز میگردد. به طوری که حتی انسانهای نخستین تیرهای خود را به مدفوع حیوانات و انسان آلوده میکردند. از زمانی که بشر با نیش جانوران سمی و سموم گیاهی و مواد شیمیایی آشنا شد، از آنها به عنوان سلاحی برای نابود کردن دشمنان خود استفاده کرد. استفاده از جانوران وحشی، مار، عقرب و سایر حشرات گزنده برای ایجاد رعب و وحشت در سپاه دشمن یا برای فراری دادن افراد مهاجم، ابزاری متداول در عرصه جنگی و دفاعی بشر بوده است. داستانهای زیادی از کاربرد تیرهای سمی، پرتاب کوزههای پر از مار و عقرب با منجنیق به درون قلعهها، کشاندن دشمنان به مناطق باتلاقی آلوده به بیماریها، جاگذاشتن غذاها و نوشابههای مسموم برای دشمنان، و استفاده از حشرات گزنده و حیوانات خطرناک در یونان باستان نقل شده است. در اساطیر یونان، هرکول تیرهای خود را به زهرمار ۹ سری که به دست او کشته شده بود آغشته نمود. رومیان با انداختن اجساد حیوانات در چاههای آب دشمن ضمن آلوده کردن آن و شیوع دادن بیماریها، روحیه دشمن را تضعیف میکردند. استفاده از سموم گیاهی برای مسموم کردن تیغه شمشیر و نوک نیزه و تیرها در شکار حیوانات برای بیهوش کردن، شکار ماهیان و سایر جانوران، ترور شخصیتها و مخالفان، در تمامی قرون و اعصار متداول بوده است. مسموم کردن آب و غذای سربازان دشمن با مواد آلوده و عفونی از تاکتیکهای پنهانی جنگها محسوب میشد. در قرن ششم قبل از میلاد، آشوریها چاههای آب دشمنان خود را با گندم آفتزده قارچی مسموم کردند و سولون در محاصره شهر کریسا از گیاه مسهل خربق (آلالگان) برای مسموم کردن منابع آب استفاده نمود. چهارصد سال قبل از میلاد اقوام ساکاها، تیرهای خود را به خون و فضولات آلوده میکردند تا باعث بیماری دشمنان شوند. یونانیها در ۳۰۰ سال قبل از میلاد، چاهها و منابع آب دشمن را با اجساد حیوانات آلوده میکردند. در جنگ تورتونای ایتالیا در سال ۱۱۵۵، بارباروزا با انداختن اجساد انسانها در منابع آب دشمن، موفق به انتشار بیماری گردید. تاتارها در سال ۱۳۴۶ میلادی اجساد سربازان مبتلا به طاعون را به داخل شهر محاصره شده کفا (شهر فدوسیا فعلی در کریمه) انداختند و ساکنین آنجا را مبتلا ساختند. شهر تسلیم شد و مدافعان آن به ایتالیا گریختند که احتمالاً باعث شیوع اپیدمی مرگ سیاه در اروپا شدند. در سال ۱۴۲۲ در محاصره کارلستون در امپراطوری روم، اجساد سربازان با ۲۰۰۰ ارابه مواد متعفن به سوی دشمن رانده شد. در سال ۱۴۸۵ در نزدیکی شهر ناپل، اسپانیولیها از دشمنان فرانسوی خود شراب آمیخته به خون بیماران جذامی پذیرایی کردند. در سال ۱۷۱۰ روسها اجساد آلوده به طاعون را به سوی دشمنان سوئدی خود در داخل شهر روال استونی پرتاب کردند. در سال ۱۷۶۳ طی جنگ فرانسه با سرخپوستان، کلنل هنری باکت پتوههای آلوده به ویروس آبله را در فورت فیت واقع در پنسیلوانیای غربی بین بومیان آمریکایی توزیع کرد و بروز اپیدمی شدیدی را موجب گردید. تونسیها نیز با همین شیوه در سال ۱۷۸۵ لباسهای آلوده به طاعون را به داخل شهر مسیحینشین لاکاله انداختند. ناپلئون در محاصره مانتووای ایتالیا سعی نمود تا ساکنین آنجا را به تب مرداب آلوده سازد. در جنگهای داخلی آمریکا نیز دکتر بلاک بورن که بعدها فرماندار کنتاکی شد، سعی کرد تا سربازان متحد را بوسیله لباسهای آلوده به آبله و تب زرد مبتلا سازد (در آن هنگام هنوز نمیدانستند که تب زرد فقط از طریق نیش پشه میتواند منتقل شود). در سال ۱۸۶۳، سربازان ژنرال جانسون در حال عقبنشینی در میسیسیپی، تلاش کردند تا با انداختن لاشه دامها در چاهها و آبگیرهای مسیر خود، آنها را مسموم سازند. این در حالی بود که طبق ماده ۱۰۰ قانون عمومی ارتش آمریکا، استفاده از سم به هر شکل برای آلوده کردن آب و غذا و سلاحها ممنوع شده بود.
پس از کشف کخ و پاستور و لیستر در مورد اساس میکروبی امراض عفونی در قرن نوزدهم بود که در واقع تحقیقات سلاحهای بیولوژیکی آغاز شد.
در زمینه تولید و استفاده از سلاحهای بیولوژیکی، به ویژه در دوران جنگ سرد و پس از آن، برنامههایی برای تحقیق و تولید انواع مختلف سلاحهای بیولوژیکی به راه انداخت. این کشور در این دوران در تلاش بود تا پیشرفتهای علمی و فناوری خود را در زمینههای مختلف تحقیقاتی و توسعه سلاحهای کشتار جمعی به حداکثر برساند.
در همین راستا، گزارشات متعددی درباره آزمایشهای سلاحهای بیولوژیکی به ویژه در جنگهای داخلی و درگیریهای بینالمللی به ثبت رسید که نشان میدهند این نوع سلاحها به طور گستردهتری در منازعات جهانی به کار گرفته شدهاند. بسیاری از کشورهای قدرتمند آن زمان، از جمله ایالات متحده آمریکا، اتحاد شوروی سابق، و دیگر قدرتهای غربی، به صورت پنهانی و بدون اطلاع عموم، اقدام به تولید و آزمایش سلاحهای بیولوژیکی کردهاند.
در دهههای اخیر، نگرانیهای جهانی در مورد خطرات و عواقب استفاده از سلاحهای بیولوژیکی همچنان رو به افزایش است. این نگرانیها به ویژه با گسترش علم و فناوریهای جدید در زمینه مهندسی ژنتیک، که امکان تولید سلاحهای بیولوژیکی پیشرفته و هدفمند را فراهم کرده است، بیشتر شدهاند. سلاحهایی که قادرند به راحتی از طریق تغییرات ژنتیکی در ویروسها و باکتریها، به ایجاد بیماریهای کشنده و پاندمیهای جهانی منجر شوند.
امروزه بیشتر کشورها، به ویژه در سطح بینالمللی، به این نتیجه رسیدهاند که کنترل و نظارت بر استفاده از سلاحهای بیولوژیکی امری ضروری است. بسیاری از کشورها به امضای توافقنامهها و معاهدات بینالمللی در زمینه منع استفاده از سلاحهای بیولوژیکی پرداختهاند، اما همچنان تهدیدهایی از طرف گروهها و سازمانهای تروریستی و دولتهای خاص وجود دارد که خطر استفاده از این نوع سلاحها را به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی و نظامی خود بیشتر میکند.
در نهایت، با توجه به قابلیتهای مخرب و گستردهای که سلاحهای بیولوژیکی دارند، جامعه بینالمللی باید همچنان به تلاشهای خود در زمینه جلوگیری از توسعه و استفاده از این سلاحها ادامه دهد. آموزش و اطلاعرسانی عمومی درباره خطرات سلاحهای بیولوژیکی، توسعه تکنیکهای پیشرفته برای تشخیص و پیشگیری از حملات بیولوژیکی، و تقویت نظارتهای بینالمللی در زمینه تولید این سلاحها، از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به کاهش تهدیدات ناشی از این نوع سلاحها کمک کنند.
از این رو، جامعه جهانی باید در کنار حفظ امنیت و صلح، همچنان به پایش و تحقیقات مربوط به سلاحهای بیولوژیکی پرداخته و برای جلوگیری از وقوع فاجعههای انسانی، اقدامات پیشگیرانه و عملی را در دستور کار قرار دهد.
لذا می توان تا قبـل از کشـف انجـام حملـه و شناسـائی عامـل آن ، در سـطح وسیعی منتشر شوند . تولید و تکثیر مواد مرگ بار بیولوژیک با استفاده از وسایل و ابزار متعارف و قابل دسترس بسیار آسان است و در نتیجه دستیابی به سلاحهای بیولوژیکی برای تمـامی دولتهـا و حتی گروههای تروریستی امکان پذیر می باشد. درآزمایشاتی که چند سال پـیش انجـام شـد ، محققی که تخصص او رشته دیگری بـود ، توانسـت بـا هزینـه ای انـدک در اولـین تـلاش خـود سلاحهای بیولوژیکی با عامل سیاه زخم بسازد . حتی بسیاری از مواد مهلک بیولوژیک مانند طـاعون یـا سـیاه زخـم بـه طـور طبیعـی در طبیعت موجودند . پیشرفتهایی که در زمینه تخمیر و توزیع مواد در علـم شـیمی صـورت گرفتـه است ، تولید و انتشار مقادیر بسیار زیاد از مواد مرگ آور بیولوژیک را تا حد زیادی آسان نمـوده و پیشرفتهای سریع در زمینه بیولوژی مولکولی ساخت تفنگهـای بسـیار پیشـرفته را بـرای منتشـر ساختن ارگانیزمهای کشنده امکان پذیر ساخته است . ویروسهایی مانند سیاه زخـم و آبلـه بـرای تولید سلاحهای بیولوژیک بسیار مناسبند . اسپورهای سیاه زخم دهها سال می توانند بدون آنکـه توان خود را ازدست بدهند ، ذخیره سازی شوند و یا در خاک زنده بمانند و با خوردن آب و علـف از دام به انسان منتقل شوند . یک قمقمه از کشت عامل سـیاه زخـم ، فقـط در طـول ۴ روز مـی تواند چندین پوند باکتری مرگبار تولید کند کـه یـک گـرم آن ، میکربهـای کـافی بـرای کشـتن ۱۰میلیون نفر را دارد . حتی حشره کوچکی مانند شته می تواند بـرای پخـش کـردن پاتوژنهـای مرگبار در یک منطقه وسیع جغرافیایی با روشی فوق العاده سریع و مؤثر مورد استفاده قرار گیـرد . گرچه در حال حاضر ویروس سیاه زخم رسماً تنها در دو آزمایشگاه جهان نگهداری مـی شـود ، لیکن در بعضی کشورهای دیگر از جمله روسیه نیز این ماده به صورت مخفی ذخیره سازی شـده است . جدول شماره (۱) برآورد تلفات ناشی از یک حمله بیولوژیکی فرضی (با رها سازی ۱۱۰پوند عامل به وسیله هواپیما در مسافت ۱/۲۵ مایـل در بـالا دسـت یـک مرکز جمعیتی ۵۰۰هزار نفری ) عامل انتشار توسط باد ( مایل ) تعداد کشته ها ( نفر ) تعداد از پای درآمده ( نفر ) تب ریفت ولی ۰/۶ ۴۰۰ ۳۵۰۰ انفلوآنزای تیک برن ۰/۶ ۹۵۰۰ ۳۵۰۰ تیفوس تا ۳ ۱۹۰۰۰ ۸۵۰۰ بروسلز تا ۱۲ ۵۰۰ ۱۲۵۰۰۰ تب کیو تا ۱۲ ۱۵۰ ۱۲۵۰۰۰ تولارمیا تا ۱۲ ۳۰۰۰۰ ۱۲۵۰۰۰ سیاه زخم تا ۱۲ ۹۵۰۰۰ ۱۲۵۰۰۰ ماخذ : سازمان بهداشت جهانی ، جنبه های بهداشتی سلاحهای بیولوژیکی و شیمیائی ۱۹۷۰، اغلب مواد خطـر نـاک بیولوژیـک در اولـین مرحلـه اثـر گـذاری بـر انسـان اثراتـی ماننـد سرماخوردگی شدید پدید می آورند . مقامات مسئول هنگامی متوجه خطر واقعـی مـی شـوند که تعداد قابل ملاحظه ای از افراد آلوده شده ، با ارگانیزمهای خطر ناک از پای در آمـده انـد . در چنین حالتی افکار عمومی سریعاً خواستار تامین داروهای ایمن کننده به مقدار کافی برای مـردم می شوند . در حالی که حتی در کشور پیشرفته ای مانند آمریکا نیز با وجود تمامی امکانات بهداشـتی ، میزان واکسن سیاه زخم موجود تنها برای مصرف چند میلیـون نفـر کفایـت مـی کنـد و تولیـد مقادیر کافی واکسن سیاه زخم حداقل ۳ سال به طول می انجامـد . در سـال ۱۹۹۷ وزارت دفـاع آمریکا برنامه ای را برای واکسیناسیون ۲/۴ میلیون نفر از کارکنان خود آغاز نمـود کـه بـه علـت کمبود واکسن بیش از ۵ سال طول کشید . طبق محاسبات انجام شده حتی یک حمله کوچک بیولوژیک بـا ویـروس سـیاه زخـم کـه منجر به ابتلای ۱۰۰نفر شود در عرض چند هفته بخش بزرگی از جامعه را فلج خواهـد سـاخت . زیرا تا زمانی که نخستین موارد واقعی ابـتلا بـه سـیاه زخـم مشـخص شـود ، ویـروس از طریـق مسافرت افراد در نقاط مختلف و بسیاری از شهرها پخش می شود . یک حمله میکروبی که در آن از ۳۰ کیلو گرم باکتری سیاه زخم استفاده شـده باشـد مـی توان ۲۰-۸۰ هزار نفر کشته برجای بگذارد (۵) .
در صورتی که بیماریهای ایجاد شده در حملات میکروبی به موقع تشخیص داده نشوند مـی توانند زیانهای بیشتری به بار آورند . لازم به یاد آوری است که بیماری سیاه زخم طی ۲۴ ساعت اول سرایت درمان نشود ، احتمال زنده ماندن بیمار صفر است . امروزه خطر بکارگیری سلاحهای بیولوژیکی در عرصه درگیریهای نظامی ، جنگ اقتصـادی و تروریسم بیولوژیک ( به منظور استفاده از عوامل بیولوژیک جهت ترورهـای فـردی و تهـاجم در شرایط غیر نظامی ) توجه و نگرانی همگان را برانگیخته است . تغییر شرایط سیاسی ـ اقتصادی و از بـین رفـتـن قطـب بنـدیهای سـابق ، جهـان را در شرایط نوینی قرار داده است . در ایـن شـرایط عصـر حاضـر قـرن جنگهـای اقتصادی خواهـد بـود و عوامـل بیولوژیـک نیـز مـی توانند حربه مناسبی علیه اهداف اقتصادی کشورهای رقیب باشد . به کار بردن سلاحهای بیولوژیـک علیـه منابع اقتصادی و محصولات استراتژیک کشـاورزی و دامی و حتی منابع انسانی از طرف کشورهای قدرتمند به منظور حفظ بازارهای جهانی و شکست دادن رقبا ابزاری مناسب تلقی می شود که کشف عمدی یا غیر عمدی بودن علل شـیوع آفـات و بیماریها در منابع کشاورزی و دامی یک کشور و یا علل شیوع همه گیریهای ناگهانی بسیار دشوار است. در نتیجه متهم کردن کشور و یا فردی خاص در چنین حالتی اقدامی ساده نخواهد بـود و تنها با برنامه ریزی و ایجاد شبکه اطلاع رسانی سریع و دقیق گـزارش شـروع بیماریهـای عفـونی انسانی و شیوع آفات و بیماریهای گیاهی و دامی می توان علل دقیق آنها را بررسی کرد . وبا استفاده از عوامل بیولوژیکی به طـور مخفیانـه علیـه اهـداف اقتصـادی کشـورها از جملـه تهدیداتی است که دشمنان می توانند در زمان صلح به صورت جنگی خزنده و پنهـانی در عرصـه های مختلف به آن بپردازند . طبـــق گـــزارش شـــبکه خبـــری ABC ، شـــته ســـویای آســـیا GLYCINES( (APHIS MATSUMURA که فقط با یک شته ماده تکثیر می شـود و قـبلاً در آسـیا دیـده شده بود ، پس از پیدایش آن در آمریکا در طول کمتر از ۴ سال ۱۱ ایالـت را در بـر گرفتـ و بـا نابودی هزاران مایل مربع از محصولات کشاورزی بیش از ۲/۲ میلیـارد دلار زیـان بـه محصـولات کشاورزی آمریکا وارد نمود و این نگرانی وجود دارد که ممکن اسـت ایـن حشـره مـورد اسـتفاده تروریستها قرار گیرد . در حال حاضر ایالت متحده در حال تحقیق برای تولید قارچهایی است که گیاهـان حـاوی مواد مخدر مانند خشخاش ، ماری جوانا و کوکائین را نابود سازد . این قارچها طوری طراحی شده اند که در صورت پاشیدن قدرت نابود سازی گیاهان مذکور را در سطح گسترده ای داشته باشـند . بعضی از این عوامل که برای استفاده در مناطق تولید مواد مخدر آمریکا و آسیا رها سـازی شدند ، برای مدت دهها سال در خاک پایدار مانـده انـد و ابهامـاتی را در زمینـه اهـداف و نتـایج بهداشتی ، زیست محیطی و اجتماعی توسعه این عوامل پدید آورده اند . بـا توجـه بـه راه گریـزی کـه در کنوانســیون ســلاحهای بیولــوژیکی و سمی برای گیاهان مخـدر وجـود دارد ، کشورهای آمریکا و انگلستان در پی آن هستند که این پاتوژنها را در کشورهایی مانند کلمبیا که در آن جنگهای داخلی مداومی وجود دارد یا در کشورهایی که روابط غیر دوستانه ای بـا آنهـا دارنـد ، مورد اسـتفاده قـرار دهنـد. ایـن گونـه اقدامات در عصری که تهدیدات سلاحهای بیولوژیکی رو به افزایش است ، وفاق جهـانی بـر علیـه سلاحهای بیولوژیکی را تضعیف نموده است . تولارمی طی دو دهه گذشته خطر سلاحهای بیولوژیکی به شـدت افـزایش یافتـه اسـت و تروریسـم یکی از بزرگترین مخاطرات قرن حاضر بشمار می رود . سهولت دسترسی و خرید مـواد میکروبـی ،تولید آسان و هزینه اندک ، احتمال استفاده تروریستها از این گونه سلاحها را افزایش داده اسـت . طبق برآورد انجام شده توسط ناتو در سال ۲۰۰۱ ، جهت ایجاد %۵ تلفات انسـانی در یـک کیلومتر مربع ، برای سلاحهای متعارف ۹۰۰۰دلار برای سلاحهای هسته ای ۴۰۰۰ دلار ، بـرای سلاحهای شیمیایی ۳۰۰۰ دلار و برای سلاحهای بیولوژیکی کمتر از ۵ دلار هزینه لازم است . علاوه بر این ، غیر قابل شناسایی بودن با روشهای معمول (مانند اشـعه x ، سـگها و سـایر وسایل ) ، قابلیت حمل آسان ، تأخیر در ظهور نتـایج عملیـات از چنـد سـاعت تـا چنـد هفتـه ، قابلیت مصون بودن به کار گیرندگان عامل با تزریق یک واکسن و عدم امکان دستگیری آنهـا بـه علت برجای نگذاشتن هیچ ردی در صحنه از دیگـر مزایـای ایـن سـلاحها بـرای تروریستهاسـت. هراس از تلفات هولناک ناشی از حملات بیولوژیکی بـه شـهروندان مـدتها اسـت کـه مسـئولان و برنامه ریزان کشورهای مختلف را به تفکر و چاره جویی در برابر این خطر واداشته است .
در واقعه ای که در سال ۱۹۹۴ در شهر سورات هند روی داد ، نیم میلیـون نفـر از مـردم از ترس ابتلا به بیماری طاعون ( که یکی از عوامل بالقوه سلاحهای بیولوژیکی محسوب می شـود ) از شهر فرار کردند و در این واقعه احتمال یک حمله تروریستی بیولوژیکی مطرح گردید . فرقه آئوم ، مسبب حمله با گاز عصبی سارین به سیستم قطار زیـر زمینـی توکیـو در سـال ۱۹۹۵ ، اولین سازمان تروریستی شناخته شده به کشت و آزمایش با عامل سیاه زخم می باشد . در سال ۱۹۹۳ ، این گروه دو بار سعی به رها سـازی عامـل استنشـاقی سـیاه زخـم از بـام ساختمان ۸ طبقه خود در توکیو نمود که منجر به بوی بد ، بخار قهوه ای ، کشته شدن تعـدادی از پرندگان و حیوانات اهلی و لکه هایی روی اتومبیل ها شد . اما حتی یک نفر هم مبتلا به سـیاه زخم نگردید . اخیراً محققین آمریکایی اظهارداشته اند که آزمایشات استنشاقی ایـن گـروه ممکـن اسـت پوششی تمرینی بوده باشد که در آن یک گونه واکسن دامی بی خطـر بـرای شـبیه سـازی گونـه واقعی مورد استفاده قرار گرفته است . این گروه حداقل با ۹ عملیـات بیولـوژیکی در یـک دوره ۵ ساله ،سعی نمودند تا حملاتی را علیه مجلـس ژاپـن ، کـاخ سـلطنتی ، چنـد مرکـز در توکیـو و پایگاههای دریایی آمریکا انجام دهند . همان طور که در جلد پنجم کتاب EXODUS آمـده اسـت ، سـیاه زخـم محتمـل تـرین سلاحهای بیولوژیکی برای حملات تروریستی محسوب می شود . پس از واقعه غم انگیز نیویورک ، تروریستها از سیستم پستی آمریکا برای توزیع اسپورهای مرگبار سیاه زخم استفاده کردند و با ق رار دادن هزاران نفر در معرض این عامل ، چهار نفر را نیـز به قتل رساندند . در حالی که هویت این افراد هنوز هم روشن نشده است . چند هفته بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر ،مطبوعات پاکستان از بروز یک بیماری مسری و خطـر ناک در مرز افغانستان با پاکستان که موجب خونریزی شدید و مـرگ بیمـاران مـی شـود ، خبـر دادند . حداقل ۷۵ نفر به این بیمـاری مبـتلا شـدند کـه ۸ نفـر از آنهـا جـان سـپردند . مقامـات بهداشتی ایران در تلاش برای جلوگیری از انتشار بیماری ، ۴۰ ایستگاه قرنطینه در مـرز تأسـیس کردند . این بیماری که تب کنگو ( یا کریمه ) نام دارد ، با توجه به رفت و آمـد میلیونهـا پناهنـده افغانی در مرزپاکستان ، نگرانی زیادی را از بروز یک اپیدمی ایجاد نمود . عامل بیمـاری مـذکور از خانواده ویروسهای ابولا و آثاری شبیه آن دارد که یک بیمـاری مسـری میمـون و انسـان اسـت و برای اولین بار در کشور آفریقایی کنگو شناسایی گردید . بروز چنین بیماری که به ندرت در جاهای دیگر دیده شده است ، در یک موقغیت زمانی و مکانی خاص ، ابهامات زیادی را درباره منشاء آن مطرح نمود . جدول شماره (۲) ویژگیهای برخی عوامل سلاحهای بیولوژیکی تولید و به کارگرفته شده تا کنون نام بیماری عامل بیماری علایم بیماری میزان سمیت زمان ظهور سیاه زخم باسیلوس آنتراسیس بی قراری ، تب سرد ،خستگی ، اضطراب ، درد قفسه سینه ، عرق ریزش ، تورم ، شوک یک گرم اسپور برای کشتن ثلث جمعیت امریکا کافی است . %۱۰۰ تلفات (باوجود درمان مناسب ) ۱-۶روز (در صورت استنشاق) بوتولیسم سم بوتولینیوم ، نوعA کلستریدیوم بوتولینیوم سر گیجه و تیرگی دید ، بسته شدن پلکها ، دشواری بلع و صحبت ، ضعف شدید عضلانی ، اضطراب شدید ومرگ چند دهم یک ارگانیسم کشنده است ، ۸ اونس آن می تواند تمام حیاط روی کره زمین را نابود کند ۲-۴ روز ( متغییر است ) بروسلز بروسلاسوییس ، ملیتنسیس ، آبورتوس ، کانیس تورم،تب شدی،عفونت شدید، افسردگی ، سردرد ، کج خلقی و زود رنجی هفته مقادیر نسبتاً زیاد ۳روز تا چند طاعون یرسینا پستیس تب ، سر درد ،استفراغ ، لرز شدید ، ذات الریه با خلط خونی ( در پنیومونیک ) تاولهای بزرگ درد ناک پوستی ، تغییرات روحی ، درد شکمی (درنوع بوبنیک) لکه های خونریزی زیر پوست ،انعقاد داخلی عروق ، زردی ، نکروز انگشتان دست و پا (در نوع سپتی سمیک) بیماری ناشی از ۱-۱۰ ارگانیسم از طریق پوست یا ۱۰۰-۲۰۰۰۰ ارگانیسم از طریق استنشاق تا %۱۲ تلفات در افراد مبتلا ۲۴ساعت (استنشاقی) ۱-۸روز(از طریق پوست ۲-۶ روز (سپتی سمیک ) تب کیو کوکسیلا برونتی الگوی خاصی ندارد یک ارگانیسم ۱۰-۴۰روز آبله اورتوپوکس ویرریدا واریولوا بی قراری، تب و لرز، استفراغ، سردرد، بثورات جلدی – ۱۲روز (بطور متوسط) تولارمیا فرانسیسلا تولارنسیس تب و لرز، سردرد، سرفه، میالژی، ذات الریه، ورم غدد لنفاوی، زخمهای داخلی، علایم سیستمیک، ذات الریه شدید بدون بثورات جلدی، ورم غدد لنفاوی (در نوع تیفوئیدی) ۱۰-۵ ارگانیسم استنشاق شده موجب بیماری میشود. بدون درمان %۴ تلفات دارد (نوع زخم غدد مترشحه) نوع تیفوئیدی تا %۳۵ تلفات ۳-۶ روز تیفوئید سالمونلاتیفوسا تب و لرز، سرفه، خون دماغ، ضعف، ورم ناحیه شکمی، هذیان، تحریک پوستی یک پوند از کشت در آب آشامیدنی به اندازه ۱۱ پوند سم بوتولین یا ۱۰ تن سیانید پتاسیم سمیت دارد ۱۰-۱۲روز (موارد فوق در صورت توزیع مطلوب است. در عمل به علت عدم امکان توزیع مطلوب عمومًا دوزهای بالاتری در سلاحها به کار میروند) جنگ احتمالی بیولوژیکی و شیمیایی در جهان میلیونها قربانی خواهد داشت و ذخیره جهانی این سلاحها ۷۶ میلیون تن است که برای نابود کردن هر گونه زندگی در سطح زمین کافی است (۶).
دهها هزار موشک در کشورهای پیشرفته حاوی مواد بیولوژیکی است که بیماریهای طاعون، وبا، ایدز، سیاه زخم، سرطان، فلج، انواع تب و تیفوس را منتشر میسازد. شمار قربانیان این سلاحها تا کنون به ۹ میلیون نفر رسیده است(۷). دو میلیون کودک دچار فلج کامل شدهاند(۸). بیشترین میزان ذخایر این سلاحها در آمریکا، اروپا، هند، پاکستان، اسرائیل وجود دارد. در اسرائیل هر فرد دارای یک ماسک برای حفاظت از مسمومیت میباشد. سلاحهای میکروبی و بیولوژیکی میتوانند با فرآوردههای کشاورزی آمیخته شده و هوا و خاک و آب را تا صدها سال آلوده کنند. در حالی که ترکیبات فعال ضد آنها نیز تا کنون بدست نیامده است. در سال ۱۹۸۴ یک آمریکایی در شهر تگزاس با قرار دادن یک باکتری به نام سالمونلارا در سالادهایی که در یک رستوران به مشتریان داده میشد صدها نفر را مسموم کرد. نگرانی از چنین حملاتی در مقیاسهای بزرگتر در آینده، آمریکا را بر آن داشته است تا هزینههای زیادی را برای مقابله با حملات احتمالی اختصاص دهد. سالانه حدود ۸۶ میلیون دلار به امر شناسایی ارگانیسمهای کشنده اختصاص یافته و با استفاده از این اعتبار آزمایشگاههای محلی متعددی در نقاط مختلف آمریکا برپا شده و قرار است ۲۵ مرکز اصلی نیز در ۲۵ شهر بزرگ با استفاده از اعتبارات اضافی تاسیس شود. یک بودجه ۳۰ میلیون دلاری به منظور انجام تحقیقات علمی جهت ساخت واکسنهای مناسب برای مقابله با ارگانیسمهای خطرآفرین اختصاص یافته و ذخیرهسازی داروها و واکسنهای مورد نظر در نقاط مختلف آغاز شده است (۹). وزارت انرژی آمریکا نیز پروژههای جامعی را برای تولید سنسورها (دستگاههای سنجش) آغاز کرده و طرحهایی را به منظور تهویه سریعتر و مؤثرتر هوا در فضاهای بسته و باز مورد بررسی قرار داده است. استفاده از سرپوشهای بزرگ برای منابع آب به منظور جلوگیری از آلوده شدن آنها و بالنهای بزرگ برای مسدود کردن تونلهایی که مواد مرگبار در آن رها شده باشد، از دیگر اقدامات این وزارتخانه بوده است. یک نوع ماده شیمیایی کف مانند بیضرر برای انسان نیز ساخته شده است که میتواند ویروسهای مشابه سیاه زخم را از بین ببرد. همچنین وزارت دفاع آمریکا پروژههای متعددی را به منظور مقابله با حملات بیولوژیک به اجرا در آورده است که بیشترین آنها مربوط به تولید دستگاههای سنجنده مواد خطرزا و تولید مواد بیاثرکننده ارگانیسمهای خطرناک میباشند. از آنجایی که بسیاری از عوامل بیولوژیک خطرزا از مکانیزمهای مشابه برای صدمه زدن به بدن قربانیان خود استفاده میکنند، این امر ایجاد روشهای مقابله مؤثر و فراگیر را آسانتر میسازد. در این جهت دانشمندان به نوعی ساختار مولکولی دست یافتهاند که مانع از بروز التهاب ناشی از عفونت و آلودگی میگردد. در سال ۲۰۰۰، دولت کلینتون ۱/۴ میلیارد دلار اعتبار به دفاع در برابر سلاحهای بیولوژیکی و شیمیایی اختصاص داد. یکی از طرحهای وزارت دفاع آمریکا بر تغییر سلولهای قرمز خون استوار است. بر اساس تحقیقات انجام شده میتوان با افزودن بعضی آنزیمها یا مواد پادزیست به سطح بیرونی سلولهای قرمز خون بدن افراد، به این سلولها امکان داد تا در برخورد با پادتنهای خطرناک به آنها چسبیده و آنها را به سمت کبد هدایت کنند تا در آنجا با مواد مترشحه کبد از بین برود. این کار هیچ خطری برای سلولهای قرمز خون ندارد و از عمر آن نمیکاهد. متصل ساختن قطعات و بخشهای مختلف مولکول DNA به یکدیگر با استفاده از مشابهسازی رایانهای با توجه به این که بعضی از این اتصالات دارای خواص ضد ویروسی هستند، از دیگر طرحهای محققان آمریکایی برای مقابله با حملات بیولوژیک میباشد. وزارت بهداشت ایالات متحده برنامهای را نیز برای آموزش پزشکان و آزمایشگاهها به منظور ردیابی سیاه زخم، آبله و سایر عوامل آغاز نموده است. اخیراً فرانسه برنامهای به نام (BIOTOX) را فاش ساخت که شامل کنترل شدیدتر منابع آب و حفاظت بیشتر از کارخانههای داروسازی و آزمایشگاه بزرگ پیشگیری این کشور واقع در لیون میگردید. وضعیت سلاحهای بیولوژیکی در جهان: تا قبل از ظهور و پیشرفت سریع بیوتکنولوژی در سه دهه گذشته، فقط تعداد اندکی از کشورها دانش فنی لازم برای تولید مقادیر زیادی از ویروسها و باکتریها را داشتهاند و احتمال تولید سلاحهای بیولوژیکی کم بود. اکثر کشورها در جهت توسعه، تولید، ذخیرهسازی و کاربرد گونههای مرگبار بدون خطر آلوده شدن دانشمندان و سربازان و جوامع خودی، با مشکلات فنی زیادی مواجه بودند که این امر ایجاد وفاق بینالمللی در مورد سلاحهای بیولوژیکی را تسهیل مینمود. از آنجایی که دستیابی و تولید سلاحهای بیولوژیک بسیار آسان است و تشخیص آنها از طریق ماهوارههای پیشرفته جاسوسی نیز دشوار میباشد، به همین منظور کشورهای پیشرفته که خود دارای انبارهای عظیمی از این گونه سلاحها هستند تلاشهای وسیعی را برای دستیابی به یک معاهده جهانی جهت پیشگیری از توسعه و به کارگیری سلاحهای بیولوژیکی توسط سایر کشورها به عمل آوردهاند. در حالی که سلاحهای بیولوژیکی میتوانند پیامدهای وخیمی در حد سلاحهای هستهای به بار آورند، لیکن همواره ضعیفترین رژیم ممنوعیت بین المللی در مورد آنها وجود داشته است. طی دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ تعدادی از کشورهای اروپایی علیرغم امضای پروتکل ژنو در سال ۱۹۲۵ که استفاده از سلاحهای بیولوژیکی را ممنوع میساخت، این سلاحها را توسعه دادند. در دوره بعد از جنگ دوم جهانی حداقل سه کشور انگلستان، اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا برنامه وسیع سلاحهای بیولوژیکی را بر اساس تحقیقات زمان جنگ خود ادامه دادند. در اوایل دهه ۱۹۶۰ کشور انگلیس برنامه سلاحهای بیولوژیکی خود را متوقف کرد. در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۹، ریچارد نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا ترک یکجانبه و غیر شرطی سلاحهای بیولوژیکی (بجز تحقیقات امور دفاعی و روشهای ایمنسازی و کنترل و جلوگیری از انتشار امراض) را اعلام نمود. این اقدام واشنگتن منجر به مذاکرات کنوانسیون سلاحهای بیولوژیکی (BWC) شد که توسعه هر نوع عامل بیولوژیکی را به مقدار غیر قابل توجیه برای مقاصد پیشگیری و حفاظت و سایر مقاصد صلحآمیز ممنوع میساخت. این اولین کنوانسیون کنترل تسلیحات بود که علیرغم فقدان سازوکارهایی برای پذیرش عام، آگاهسازی و بازرسی، طبقه کاملی از سلاحها را بطور کامل ممنوع نمود. پیمان (BWC) برنامههای تحقیق و توسعه دفاعی را ممنوع نمیکرد. لذا بسیاری از کشورها به فعالیتهایی مانند واکسنها، ضدویروسها و آنتیبیوتیکها برای حفاظت از شهروندان خود ادامه دادند. در همین زمان موسسه تحقیقاتی دارویی بیماریهای عفونی ارتش آمریکا، به منظور گسترش دفاع دارویی در برابر سلاحهای بیولوژیکی تأسیس شد. البته نگرانی از این که در پوشش چنین اقداماتی تحقیقات تهاجمی انجام شود، همواره وجود داشته است. در سال ۱۹۷۰، نیکسون سلاحهای سمی بیولوژیکی را نیز ممنوع نمود. ۱۴۳ کشور جهان در سال ۱۹۷۲ کنوانسیون سلاحهای بیولوژیکی و سمی (BTWC) را امضا نمود و موافقت نمودند که از توسعه، تولید، یا ذخیرهسازی سلاحهای بیولوژیکی و سمی برای مقاصد تهاجمی خودداری کنند. از آن زمان، پیشرفتهای سریع بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک بطور روز افزونی تهدید سلاحهای بیولوژیکی را افزایش دادهاند و سازندگان سلاحهای بیولوژیکی را قادر ساخته که حتی عوامل بسیار نابودکنندهتری را طراحی نمایند. لذا جامعه بینالمللی در سال ۱۹۹۵ مذاکره در مورد یک پروتکل قانونی الزامآور جهت تقویت کنوانسیون (BTWC) را آغاز کرد که از اعترافات اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۲ و عراق در سال ۱۹۹۵ به ادامه برنامههای محرمانه سلاحهای بیولوژیکی نشأت میگرفت. در طول ۶ سال پس از اولین مذاکره، کشورهای عضو پیمان مذکور بارها گردهم جمع شدهاند و به بحث در مورد معیارهای منسجمی برای تضمین پذیرش و رعایت پیمان توسط کشورهای عضو پرداختند. اما مذاکرات هنوز در جریان است و پیشرفت چندانی حاصل نشده است. در ۲۵ جولای ۲۰۰۱، دولت بوش در حمایت از صنایع دارویی آمریکا، نه تنها متن پروتکل بلکه شمولیت عام را رد نمود و با این اقدام خود باعث شکست کامل مذاکرات شد. سپس در پنجمین کنفرانس دورهای (BTWC) در دسامبر ۲۰۰۱ (آخرین ملاقات دورهای ۵ ساله کشورهای عضو به منظور ارزیابی و تقویت عملکرد پیمان)، در روز پایانی مجلس و فقط دو ساعت قبل از زمان پیشبینی شده پایان مذاکرات، ایالات متحده در اقدامی تعجبآور و بدون اطلاع قبلی، به طور یکجانبه خواستار خاتمه فرآیند مذاکرات پروتکل شد. به این ترتیب جو مغشوشی ایجاد گردید که موجب تعلیق کنفرانس به مدت یک سال تا نوامبر ۲۰۰۲ شد. در سالهای اخیر ایالات متحده یک برنامه تحقیقاتی سری در مورد سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی را آغاز کرده است تا به گفته بعضی مقامات، محدودیتهای پیمان جهانی نابودسازی چنین سلاحهایی را مورد آزمایش قرار دهد. این برنامه که قبلاً فاش نشده بود، در زمان دولت کلینتون شروع و دولت بوش نیز از آن استقبال کرده است، در صدد توسعه این برنامه میباشد. درست یک هفته قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر، نیویورک تایمز گزارش داد که تحقیقات سلاحهای بیولوژیکی آمریکا بسیار خوب و فعال به پیش میرود. طبق کنوانسیون مذکور، هر یک از اعضا موظف به اعلام و گزارش تأسیسات بیولوژیکی صنعتی یا نظامی خود هستند و گرچه مذاکره در مورد تأسیسات موضوع بحث هنوز ادامه دارد، به منظور شفافسازی بین کشورها، تأسیسات اعلامشده با روشی مسالمتآمیز مورد بازدید قرار خواهند گرفت. در صورت غیر شفاف بودن یا ناقص بودن جزئیات اعلامشده در یکی از واحدها، یک فرآیند شفافسازی آغاز میشود و در مواردی که ابزار سوءظن شود (به عنوان مثال نگرانی در مورد تولید یا استفاده از سلاحهای بیولوژیکی توسط یک کشور)، بازرسی صورت میگیرد. بعضی از کشورهای عضو به شدت با بازدیدهای تصادفی مخالفند و خواهان بازدیدهای کلی یا داوطلبانه هستند که در آنها بازرسان از حقوق و اختیارات بسیار نامحدودی برخوردار باشند. دولت آمریکا از سوی صنایع داروسازی این کشور که با هرگونه معیارهای سختگیرانه شفافسازی مخالفند، به شدت تحت فشار قرار دارند. این تولیدکنندگان بارها تأکید نمودهاند که تمایلی به قبول بازدیدهای شفافسازی از تأسیسات تولیدی خود ندارند.
(در حال حاضر شرکتهای داروسازی در ساخت داروهای ضد میکروبی با مشکلات زیادی از جمله جهش میکروبها و رشد گونههای مقاوم به آنتیبیوتیکها مواجهند. طبق بررسیهای انجام شده توسط مرکز مطالعات دارویی شرکت تافت، متوسط هزینه توسعه داروی جدید ۸۰۰ میلیون دلار است که بخش عمده آن مربوط به سالها و حتی دههها تحقیق و ارزیابی کلینیکی دارو به منظور کسب مجوز تولید میباشد. شرکتهای مذکور خود را در جنگ مداومی با میکروبها میبینند که پس از ۲۰ سال تحقیق در مورد یک دارو، زمانی که به نتیجه میرسند، به علت جهش بیماریهای عفونی، خود را با رفتار دیگری از عامل بیماری مواجه میبینند. به علت ظهور باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیکها، از ۵۰۶ داروی در حال توسعه فعلی، فقط ۵ تای آنها آنتیبیوتیک و آن هم با طیف وسیع بودهاند. عدم حمایت صنایع آمریکا از پروتکل مذکور، تصویب کنگره آمریکا را غیر محتمل میسازد. این در حالی است که برای تقویت کنوانسیون، وجود بندهای قاطعی در مورد اظهارنامهها، ممنوعیت بین المللی در مورد آنها وجود داشته است. طی دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ تعدادی از کشورهای اروپایی علیرغم امضای پروتکل ژنو در سال ۱۹۲۵ که استفاده از سلاحهای بیولوژیکی را ممنوع میساخت، این سلاحها را توسعه دادند. در دوره بعد از جنگ دوم جهانی حداقل سه کشور انگلیس، اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا برنامه وسیع سلاحهای بیولوژیکی را بر اساس تحقیقات زمان جنگ خود ادامه دادند. در اوایل دهه ۱۹۶۰ کشور انگلیس برنامه سلاحهای بیولوژیکی خود را متوقف کرد. در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۹، ریچارد نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا ترک یکجانبه و غیر شرطی سلاحهای بیولوژیکی (بجز تحقیقات امور دفاعی و روشهای ایمنسازی و کنترل و جلوگیری از انتشار امراض) را اعلام نمود. این اقدام واشنگتن منجر به مذاکرات کنوانسیون سلاحهای بیولوژیکی (BWC) شد که توسعه هر نوع عامل بیولوژیکی را به مقدار غیر قابل توجیه برای مقاصد پیشگیری و حفاظت و سایر مقاصد صلحآمیز ممنوع میساخت. این اولین کنوانسیون کنترل تسلیحات بود که علیرغم فقدان سازوکارهایی برای پذیرش عام، آگاهسازی و بازبینی، طبقه کاملی از سلاحها را بطور کامل ممنوع نمود. پیمان (BWC) برنامههای تحقیق و توسعه دفاعی را ممنوع نمیکرد. لذا بسیاری از کشورهای جهان به فعالیتهایی مانند واکسنها، ضد ویروسها و آنتیبیوتیکها برای حفاظت از شهروندان خود ادامه دادند. در همین زمان موسسه تحقیقاتی دارویی بیماریهای عفونی ارتش آمریکا، به منظور گسترش دفاع دارویی در برابر سلاحهای بیولوژیکی تأسیس شد. البته نگرانی از این که در پوشش چنین اقداماتی تحقیقات تهاجمی انجام شود، همواره وجود داشته است. در سال ۱۹۷۰، نیکسون سلاحهای سمی بیولوژیکی را نیز ممنوع نمود. ۱۴۳ کشور جهان در سال ۱۹۷۲ کنوانسیون سلاحهای بیولوژیکی و سمی (BTWC) را امضا نمود و موافقت کردند که از توسعه، تولید یا ذخیرهسازی سلاحهای بیولوژیکی و سمی برای مقاصد تهاجمی خودداری کنند. از آن زمان، پیشرفتهای سریع بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک بطور روزافزونی تهدید سلاحهای بیولوژیکی را افزایش دادهاند و سازندگان سلاحهای بیولوژیکی را قادر ساخته که حتی عوامل بسیار نابودکنندهتری را طراحی نمایند. لذا جامعه بینالمللی در سال ۱۹۹۵ مذاکره در مورد یک پروتکل قانونی الزامآور جهت تقویت کنوانسیون (BTWC) را آغاز کرد که از اعترافات اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۲ و عراق در سال ۱۹۹۵ به ادامه برنامههای محرمانه سلاحهای بیولوژیکی نشأت میگرفت. در طول ۶ سال پس از اولین مذاکره، کشورهای عضو پیمان مذکور بارها گردهم جمع شدهاند و به بحث در مورد معیارهای منسجمی برای تضمین پذیرش و رعایت پیمان توسط کشورهای عضو پرداختند. اما مذاکرات هنوز در جریان است و پیشرفت چندانی حاصل نشده است. در ۲۵ جولای ۲۰۰۱، دولت بوش در حمایت از صنایع دارویی آمریکا، نه تنها متن پروتکل بلکه شمولیت عام را رد نمود و با این اقدام خود باعث شکست کامل مذاکرات شد. سپس در پنجمین کنفرانس دورهای (BTWC) در دسامبر ۲۰۰۱ (آخرین ملاقات دورهای ۵ ساله کشورهای عضو به منظور ارزیابی و تقویت عملکرد پیمان)، در روز پایانی مجلس و فقط دو ساعت قبل از زمان پیشبینیشده پایان مذاکرات، ایالات متحده در اقدامی تعجبآور و بدون اطلاع قبلی، به طور یکجانبه خواستار خاتمه فرآیند مذاکرات پروتکل شد. به این ترتیب جو مغشوشی ایجاد گردید که موجب تعلیق کنفرانس به مدت یک سال تا نوامبر ۲۰۰۲ شد. در سالهای اخیر ایالات متحده یک برنامه تحقیقاتی سری در مورد سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی را آغاز کرده است تا به گفته بعضی مقامات، محدودیتهای پیمان جهانی نابودسازی چنین سلاحهایی را مورد آزمایش قرار دهد. این برنامه که قبلاً فاش نشده بود، در زمان دولت کلینتون شروع و دولت بوش نیز از آن استقبال کرده و در صدد توسعه این برنامه میباشد.
درست یک هفته قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر، نیویورک تایمز گزارش داد که تحقیقات سلاحهای بیولوژیکی آمریکا بسیار خوب و فعال به پیش میرود. طبق کنوانسیون مذکور، هر یک از اعضا موظف به اعلام و گزارش تأسیسات بیولوژیکی صنعتی یا نظامی خود هستند و گرچه مذاکره در مورد تأسیسات موضوع بحث هنوز ادامه دارد، به منظور شفافسازی بین کشورها، تأسیسات اعلامشده با روشی مسالمتآمیز مورد بازدید قرار خواهند گرفت. در صورت غیرشفاف بودن یا ناقص بودن جزئیات اعلامشده در یکی از واحدها، یک فرآیند شفافسازی آغاز میشود و در مواردی که ابزار سوءظن شود (به عنوان مثال نگرانی در مورد تولید یا استفاده از سلاحهای بیولوژیکی توسط یک کشور)، بازرسی صورت میگیرد. بعضی از کشورهای عضو به شدت با بازدیدهای تصادفی مخالفند و خواهان بازدیدهای کلی یا داوطلبانه هستند که در آنها بازرسان از حقوق و اختیارات بسیار نامحدودی برخوردار باشند. دولت آمریکا از سوی صنایع داروسازی این کشور که با هرگونه معیارهای سختگیرانه شفافسازی مخالفند، به شدت تحت فشار قرار دارند. این تولیدکنندگان بارها تأکید نمودهاند که تمایلی به قبول بازدیدهای شفافسازی از تأسیسات تولیدی خود ندارند. (در حال حاضر شرکتهای داروسازی در ساخت داروهای ضد میکروبی با مشکلات زیادی از جمله جهش میکروبها و رشد گونههای مقاوم به آنتیبیوتیکها مواجهند. طبق بررسیهای انجامشده توسط مرکز مطالعات دارویی شرکت تافت، متوسط هزینه توسعه داروی جدید ۸۰۰ میلیون دلار است که بخش عمده آن مربوط به سالها و حتی دههها تحقیق و ارزیابی کلینیکی دارو به منظور کسب مجوز تولید میباشد. شرکتهای مذکور خود را در جنگ مداومی با میکروبها میبینند که پس از ۲۰ سال تحقیق در مورد یک دارو، زمانی که به نتیجه میرسند، به علت جهش بیماریهای عفونی، خود را با رفتار دیگری از عامل بیماری مواجه میبینند. به علت ظهور باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیکها، از ۵۰۶ داروی در حال توسعه فعلی، فقط ۵ تای آنها آنتیبیوتیک و آن هم با طیف وسیع بودهاند. عدم حمایت صنایع آمریکا از پروتکل مذکور، تصویب کنگره آمریکا را غیرمحتمل میسازد). این در حالی است که برای تقویت کنوانسیون، وجود بندهای قاطعی در مورد اظهارنامهها، بازدیدهای تصادفی اجباری جهت شفافسازی، اختیارات گسترده برای بازرسان، ایجاد این سیستم گسترده اطلاعات صادراتی، و یک فرآیند اجباری تصویب برای دستکاری ژنتیکی عوامل سلاحهای بیولوژیکی در پروتکل ضروری است. همچنین انجام پروژههای مربوط به افزایش قدرت نابودسازی یا غلبه بر معیارهای دفاعی میکروارگانیسمها باید ممنوع شود. بسیاری از کشورها حق داشتن یک برنامه دفاعی بیولوژیکی به منظور تولید واکسنها، سیستمهای کشف و شناسایی و روشهای حفاظت و درمان در برابر سلاحهای بیولوژیکی را برای خود حفظ کردهاند. حال آنکه در بسیاری از موارد اقدامات دفاعی در برگیرنده تولید و کاربرد یا تغییر ژنتیکی یک عامل سلاحهای میکروبی میباشند که مشابه اقدامات تهاجمی است. برای تست کردن یک روش درمان آبله، موشها و پستانداران کوچک به گونههای کشنده آبله آلوده میشوند و برای بازسازی سناریوهای دنیای واقعی این کار حتی گاهی با کاربرد عوامل مسلحشده معلق در هوا انجام میشود. لذا در چنین مواردی تمیز دادن تحقیقات دفاعی و تهاجمی از یکدیگر کار آسانی نیست. البته جلوگیری از تمامی تحقیقات دفاع بیولوژیکی نه ممکن است و نه مطلوب. زیرا این اقدام توسعه و تولید هر دارو یا واکسن را نیز در بر خواهد گرفت. حال آنکه تمامی عوامل سلاحهای بیولوژیکی، عوامل طبیعی بیماریزایی هستند که موجب بیماری و مرگ و میر میشوند و لذا نیاز به تحقیقات دارویی دارند. آنچه که میتوان و باید از آن جلوگیری کرد، دستگاه ژنتیکی عوامل سلاحهای بیولوژیکی (یعنی افزودن عناصر ژنتیکی به هر عامل بیماریزایی که بتواند به عنوان یک سلاح بیولوژیکی به کار رود) میباشد. کاربرد مهندسی ژنتیک برای خطرناکتر ساختن میکروبها یا کاهش حساسیت آنها در مقابل درمان، استفاده از عوامل سلاحهای بیولوژیکی در مواد معلق و آزمایشات استنشاقی و پر کردن ابزارهای جنگی از میکروبها اقداماتی هستند که به هیچ وجه نمیتوانند دارای مقاصد دارویی یا دفاع بیولوژیکی تلقی گردند و باید به شدت از آنها جلوگیری شود. در سال ۱۹۹۶ نمایندگان کشورهای جهان در سازمان بهداشت جهانی تصمیم گرفتند که ذخایر ویروس آبله نابود شود. لیکن این امر هنوز تحقق نیافته و با وجود این که بیش از دو دهه از ریشهکنی این بیماری مسری در جهان میگذرد، امروزه باز هم جهان در تهدید ذخایر این میکروب قرار دارد. آمریکا و روسیه که دارندگان اصلی ذخایر این ویروس هستند با این امر مخالفت میکنند. آمریکا که ذخایر شناختهشدهای در آزمایشگاههای امن مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری در آتلانتا دارد، دلیل مخالفت خود را تهدیدات روزافزون تروریسم بیولوژیک علیه آمریکا و جهان میداند.
این کشور ۱۵ میلیون دوز واکسن این بیماری را ذخیرهسازی کرده و به سرعت در حال شروع برنامهای برای تولید ۴۰ میلیون دوز دیگر در سال ۲۰۰۴ میباشد. روسیه نیز که دارای موشکهای قارهپیمای مجهز به کلاهکهای حاوی ویروس آبله است به علت شیوع آبله بابونیک در کنگو که ۲۰۰ نفر را کشت با نابودی این ذخایر مخالفت نمود تا در مواقع لزوم بتواند با استفاده از آنها واکسن لازم علیه آبله را تهیه کند. در دهه ۱۹۹۰ این ویروس از یک آزمایشگاه بزرگ تحقیقاتی واقع در سیبری خارج و برای تولید سلاح میکروبی مورد استفاده قرار گرفت. از آن پس نگرانی از دستیابی عراق و کره شمالی به این ویروس یا فروش آن توسط دانشمندان روسی به تروریستها همواره وجود داشته است. کره شمالی نیز مظنون به داشتن ذخایر مخفی ویروس آبله است. متأسفانه نه تنها سازمان بهداشت جهانی پس از مدتها مذاکره تصمیم گرفت تا نابودی این ذخایر را سالها به تعویق بیندازد، بلکه در سال جاری یک کمیته صاحب نفوذ در سازمان بهداشت جهانی، از طریق جامعه علمی توصیه کرده است که به محققین اجازه انجام آزمایشات دستکاری ژنتیکی روی ویروس آبله داده شود. توصیه مذکور به منظور افزایش قابلیت مبارزه علیه این بیماری مسری و بسیار خطرناک صورت گرفته است که مهمترین تهدیدات تروریسم بیولوژیکی به شمار میرود و با توجه به گذشت بیش از دو دهه از ریشهکنی آن، به علت عدم واکسیناسیون روزمره مردم از سال ۱۹۸۰، حفاظت عمومی اندکی علیه آن وجود دارد. به گفته مدیر اجرایی سازمان بهداشت جهانی، در ۲۵ سال گذشته ۳۰ نوع بیماری عفونی که بسیاری از آنها مقاوم به دارو درمانی هستند، پا به عرصه ظهور نهادهاند. لذا در حال حاضر با توجه به اهمیت حیاتی شناسایی و اقدام سریع در دفاع بیولوژیکی، این سازمان در صدد افزایش آمادگی و تقویت ساختار بهداشت عمومی کشورها صدها هزار نفر از کارگران (به صورت تیمهای اضطراری) و بخشهای مربوط به عوامل بیولوژیک و نشانهها و نحوه مقابله با آنها، و تطبیق سریع گزارشهای وقایع مشکوک در سطح ملی و بینالمللی، و توسعه امکانات بهداشت عمومی به منظور برخورداری از یک سیستم شناسایی سریع میباشد.
منابع و مآخذ:
- ۱ کرمی علی، «سلاحهای میکروبی، تهدیدات و تمهیدات»، کیهان، ۷۸/۵/۱۲.
- ۲ SCIENCE, VOL 281, 3 JULY 1998.
- ۳ مقابله با تروریسم بیولوژیک، جوان، ۷۵/۵/۶.
- ۴ رجوع به ماخذ شماره (۲).
- ۵ کیهان، ۷۹/۱/۱۵.
- ۶ نکد جان، جهان زرادخانه میلیاردها تن سلاح، ترجمان سیاسی، سال چهارم، شماره هفتم.
- ۷ همان.
- ۸ همان.
- ۹ رجوع به ماخذ شماره (۳).
- ۱۰ اینترنت.
نویسنده : unknown
میز نظامی زاویه دید