تاریخچه و اصول نبردهای نزدیک
تنها شنیدن واژهی «نبرد نزدیک» یا همان Close Quarter Battle (به اختصار CQB) کافی است تا ذهن هر نیروی نظامی یا امنیتی باتجربهای بهسرعت به میدان تیر بازگردد؛ جایی که ساعتها تمرین فشرده، خستهکننده و گاه دردناک انجام میشد؛ از آموزش تیراندازی انفرادی در فواصل کوتاه گرفته تا اجرای عملیاتهای تیمی برای ورود به اتاقها، پاکسازی راهروها و تسلط بر محیطهای بسته.
در کنار این تمرینها، نباید از نقش مهم هنرهای رزمی و درگیری تنبهتن غافل شد. بسیاری از این مهارتها در فضاهای خاص، مانند زیرزمینهای نمور و مکانهای دورافتادهای در دل جنگلها تمرین میشدند؛ جایی که شاگردان در سختترین شرایط، واکنش سریع و هماهنگ را در محیطهایی با فضای محدود و تهدیدهای چندجانبه یاد میگرفتند.
اما CQB اصطلاحی است که امروزه بسیار استفاده میشود—و شاید حتی بیش از حد! این واژه مانند توپ در زمین تاکتیکی، از اینسو به آنسو پرتاب میشود. هر کس برداشت و نسخهای خاص از CQB دارد: یکی آن را بهمثابه تیراندازی سریع میبیند، دیگری بیشتر به روشهای ورود (breaching) توجه دارد، و برخی دیگر آن را با آموزش چاقوکشی یا دفاع شخصی یکسان میپندارند. این تنوعِ تعاریف، در عین جذاب بودن، یک زنگ خطر جدی هم هست؛ چرا که بسیاری از این نسخهها آزموده نشدهاند، با مبانی علمی تطابق ندارند و در میدان واقعی، کارایی ندارند. CQB اگر به درستی آموزش داده نشود، میتواند جان نیروها را بیشتر در خطر بیندازد تا از آن محافظت کند.
ویلیام فربرن؛ پدر CQB مدرن
ویلیام ایوارت فربرن (William Ewart Fairbairn) را میتوان بدون تردید یکی از بنیانگذاران نبرد نزدیک مدرن دانست. او افسر سابق نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بود و بعدها به پلیس استعماری بریتانیا در چین پیوست. فربرن در سال ۱۹۰۷، بهعنوان یکی از اعضای پلیس شهرداری شانگهای (Shanghai Municipal Police – SMP) مشغول به کار شد؛ شهری که در آن دوران، یکی از خطرناکترین و جنایتخیزترین شهرهای جهان محسوب میشد و محل تقابل باندهای سازمانیافته، نیروهای امنیتی، جاسوسان و قاچاقچیان بینالمللی بود.
او بهعنوان افسر گشت، سپس مربی آموزشی، با حجم زیادی از درگیریهای خیابانی، تیراندازیهای ناگهانی، و کمینهای شهری مواجه بود. همین واقعیتهای خشن، فربرن را وادار کرد تا از آموزههای سنتی پلیسی و نظامی فراتر رود و رویکردی عملیتر، کارآمدتر و قابلاجرا در شرایط واقعی را توسعه دهد. او با ترکیب تجربیات میدانی، مشاهدات شخصی از رفتار جنایتکاران، و بهرهگیری از برخی اصول هنرهای رزمی آسیایی، سبکی نوین برای مبارزه در فواصل نزدیک پایهگذاری کرد.
بعدها، فربرن به مدرسهی آموزش ویژهی شمارهی ۱۰۳ سازمان عملیات ویژه بریتانیا (Special Operations Executive – SOE) منتقل شد؛ مدرسهای فوقمحرمانه در نزدیکی دریاچهی انتاریو در کانادا، که با نام «کمپ ایکس» (Camp X) شناخته میشد. در آنجا، او مسئول آموزش نیروهای عملیات ویژهی بریتانیا، آمریکا و کشورهای مشترکالمنافع بود.
آموزشهای او شامل مجموعهای از مهارتها بود که هدفشان نابود کردن دشمن در کوتاهترین زمان ممکن بود: مبارزه بدون سلاح، تکنیکهای کاربردی چاقو، استفاده از سلاحهای کمری و مسلسلهای سبک در فاصلهی بسیار نزدیک، و از همه مهمتر، ساختن ذهنیتی بیتردید برای حمله و کشتن. فربرن معتقد بود که در CQB، لحظهای تردید، مساوی با مرگ است.
خانهی وحشت؛ تمرینی برای بقا در تاریکی
یکی از نوآوریهای برجستهی فربرن، طراحی یک فضای آموزشی خاص بود که خودش با شوخی آن را «خانهی سرگرمی» (Fun House) مینامید، اما شاگردانش نام واقعگرایانهتری به آن داده بودند: «خانهی وحشت» (House of Horrors).
این ساختمان ویژه نخستینبار در شانگهای برای تمرین افسران SMP ساخته شد و هدف از آن، تمرین تیراندازی و واکنش در محیطی بسیار واقعیتر از میادین سنتی بود. بعدها، نمونهی مشابه این ساختمان در پایگاه SOE در لاچیلورت اسکاتلند ساخته شد.
درون این کلبهی کوچک، مجموعهای از اهداف پاپآپ (Pop-Up Targets) نصب شده بود که بهصورت ناگهانی ظاهر میشدند. ورود به اتاقها معمولاً از طریق سقف انجام میشد و فضا با نورهای تند و ناپایدار، دود مصنوعی، صداهای بلند شلیک و انفجار آغشته بود. این ترکیب محیطی، فشار روانی شدیدی را بر کارآموزان وارد میکرد و آنها را مجبور به تصمیمگیری سریع، دقیق و خشن میساخت.
فربرن اطمینان حاصل کرد که همین نوع محیط آموزشی در پایگاه STS 103 و همچنین در تأسیسات OSS (سازمان خدمات استراتژیک آمریکا) نیز راهاندازی شود. این سبک آموزش، بعدها الگویی جهانی شد و امروزه بهعنوان بخشی از آموزش استاندارد برای واحدهای عملیات ویژه در ارتشها و سازمانهای امنیتی سراسر جهان استفاده میشود.
اصول ششگانهی نبرد نزدیک از نگاه فربرن
فربرن برای موفقیت در CQB، شش اصل بنیادین تعریف کرد که اجرای صحیح آنها، مرز میان مرگ و بقاست:
غافلگیری (Surprise): عملیات باید کاملاً غیرمنتظره برای دشمن آغاز شود. این غافلگیری از طریق طراحی دقیق مسیر نزدیک شدن، توجیه کامل تیم، انتخاب هوشمندانهی تجهیزات، حتی نوع کفش و صداهای تولیدی هنگام حرکت حاصل میشود. غافلگیری، دشمن را برای چند ثانیهی حیاتی در حالت انفعال قرار میدهد.
اعتماد به نفس (Confidence): کسی که وارد فضای CQB میشود، باید باور کامل به مهارت، اسلحه و محیط داشته باشد. شک و تردید، سرعت و دقت را کاهش میدهد و میتواند برای کل تیم فاجعهبار باشد.
تمرکز ذهنی (Aggressive Mindset): تمرکز صرفاً بر زدن هدف نیست؛ تمرکز بر نابودی تهدید است. این ذهنیت باید از اولین روز آموزش ایجاد شود و در وجود فرد نهادینه گردد.
سرعت (Speed): نبرد در CQB در کسری از ثانیه آغاز میشود و تمام میشود. اما سرعتی که فربرن از آن سخن میگوید، عجلهی کور نیست؛ بلکه سرعتی هوشمندانه، دقیق، همراه با خونسردی و کنترلشده است.
دقت (Accuracy): در فضای بسته، جایی برای شلیکهای کور یا حرکات اضافی نیست. هر گلوله باید هدفمند باشد و هر حرکت باید کمترین خطا را در بر داشته باشد.
خشونت در اجرا (Violence of Action): حمله باید با شدت، قاطعیت و بدون مکث انجام شود. دشمن نباید حتی فرصت تجزیهوتحلیل وضعیت را داشته باشد. قاطعیتِ همراه با خشونت، شوک اولیه را افزایش میدهد و مزیت روانی را به تیم مهاجم میدهد.
امروزه CQB نهتنها در آموزش نیروهای عملیات ویژه و ارتشها جایگاهی کلیدی دارد، بلکه در واحدهای پلیس ویژه، یگانهای ضدتروریسم، تیمهای امنیتی حفاظتی، و حتی تیمهای امداد گروگانگیری نیز بهکار گرفته میشود. فضای محدود، دید ناکافی، تهدید چندجانبه، و زمان واکنش فوقالعاده کوتاه، CQB را به یکی از چالشبرانگیزترین حوزههای آموزش و عملیات در جهان نظامی و امنیتی تبدیل کرده است؛ جایی که تنها مهارت فنی کافی نیست، بلکه ذهنیت، قاطعیت و آمادگی روانی، مهمترین سلاح یک جنگجوست.
سوالاتی که در این مقاله به آن پاسخ داده شد
CQB مخفف چیست و چرا امروزه تعاریف متعددی از آن وجود دارد؟
CQB مخفف عبارت Close Quarter Battle به معنای نبرد نزدیک است. امروزه تعاریف متعددی از آن وجود دارد زیرا این واژه به طور گسترده و گاهی بیش از حد استفاده میشود و هر فرد یا گروهی برداشت خاص خود را از آن دارد؛ مثلاً برخی آن را تنها به تیراندازی سریع محدود میکنند، عدهای بر روشهای ورود (breaching) تمرکز دارند و گروهی نیز آن را با آموزش چاقوکشی یا دفاع شخصی یکسان میدانند. این تنوع در تعریف، به دلیل فقدان پشتوانهی علمی و عملی در بسیاری از این برداشتها، میتواند خطرناک باشد.
ویلیام ایوارت فربرن چه کسی بود و چه نقشی در توسعه CQB مدرن داشت؟
ویلیام ایوارت فربرن افسر سابق نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا و پلیس استعماری در چین بود که به عنوان پدر CQB مدرن شناخته میشود. او در شهر خطرناک شانگهای، با ترکیب تجربیات میدانی، مشاهدات شخصی از رفتار مجرمان و بهرهگیری از اصول هنرهای رزمی آسیایی، رویکردی عملیتر و کارآمدتر برای مبارزه در فواصل نزدیک توسعه داد. او بعدها در کمپ ایکس (Camp X) مسئول آموزش نیروهای عملیات ویژه بریتانیا، آمریکا و کشورهای مشترکالمنافع شد و بر ایجاد ذهنیتی قاطع برای حمله و نابودی دشمن تأکید داشت.
"خانهی وحشت" چه بود و چگونه به آموزش نیروهای CQB کمک میکرد؟
“خانهی وحشت” (House of Horrors) یک فضای آموزشی خاص بود که توسط ویلیام فربرن طراحی شد. این ساختمان ویژه، ابتدا در شانگهای و سپس در پایگاههای SOE و OSS ساخته شد و با استفاده از اهداف پاپآپ (Pop-Up Targets)، نورهای تند، دود مصنوعی و صداهای بلند شلیک و انفجار، محیطی واقعگرایانه و پرفشار را شبیهسازی میکرد. هدف آن، آموزش کارآموزان برای تصمیمگیری سریع، دقیق و خشن در شرایط دشوار و تحت فشار روانی شدید بود و امروزه به الگویی جهانی در آموزش واحدهای عملیات ویژه تبدیل شده است.
شش اصل بنیادین CQB از نگاه فربرن چه مواردی هستند؟
فربرن برای موفقیت در CQB شش اصل بنیادین را تعریف کرد:
۱. غافلگیری (Surprise): آغاز عملیات به صورت کاملاً غیرمنتظره.
۲. اعتماد به نفس (Confidence): باور کامل به مهارت، اسلحه و محیط.
۳. تمرکز ذهنی (Aggressive Mindset): تمرکز بر نابودی کامل تهدید.
۴. سرعت (Speed): سرعت هوشمندانه، دقیق و کنترلشده.
۵. دقت (Accuracy): هر گلوله و هر حرکت باید هدفمند و بدون خطا باشد.
۶. خشونت در اجرا (Violence of Action): حمله با شدت، قاطعیت و بدون مکث.
چرا CQB امروزه به یکی از چالشبرانگیزترین حوزههای آموزش نظامی و امنیتی تبدیل شده است؟
CQB به دلیل ویژگیهای خاص خود، مانند فضای محدود، دید ناکافی، تهدید چندجانبه و زمان واکنش فوقالعاده کوتاه، به یکی از چالشبرانگیزترین حوزهها در جهان نظامی و امنیتی تبدیل شده است. در این نوع نبرد، صرفاً مهارت فنی کافی نیست و ذهنیت، قاطعیت و آمادگی روانی به اندازه مهارتهای عملی اهمیت دارند. این عوامل، پیچیدگی و خطرات آموزش و اجرای عملیات CQB را افزایش میدهند.
نوشته شده در میز نظامی زاویه دید
برچسب ها: