تحلیل نظامی: ایران، اسرائیل و آمریکا در آستانه تقابل

تشدید تنش‌ها در خاورمیانه: تقابل ایران و غرب در فاز متقابل

پس از دور جدید مذاکرات میان ایران و غرب که در سکوت نسبی و با میانجی‌گری‌های محدود انجام شد، نشانه‌ها حاکی از آن است که نه‌تنها امیدی به توافق باقی نمانده، بلکه طرفین عملاً وارد فاز درگیری متقابل و پافشاری بر خواسته ها در میدان شده‌اند. مواضع رسمی و غیررسمی هر دو طرف بیش از هر زمان دیگری با یکدیگر ناهماهنگ است؛ ایران بر لغو کامل تحریم‌ها پیش از هرگونه تعهد اصرار دارد، در حالی که غرب به‌ویژه ایالات متحده شفاف‌سازی کامل فعالیت‌های هسته‌ای و توقف کامل آن را پیش‌شرط هرگونه توافق می‌داند. این وضعیت، بازی را از قالب مذاکره کلاسیک خارج کرده و به سمت “زنگ آخر بیا دم در مدرسه” سوق داده است.

آماده‌سازی نظامی و دیپلماتیک

اسرائیل با عبور از سیاست صبر استراتژیک، اکنون آشکارا در حال آماده‌سازی برای اقدام نظامی علیه ایران است. تمرین‌های اخیر نیروی هوایی اسرائیل، که شامل شبیه‌سازی عبور از دفاع لایه‌لایه ایران و افزایش پروازهای شناسایی در سوریه و عراق می‌شود، این واقعیت را تأیید می‌کند که تل‌آویو دیگر منتظر تصمیم واشنگتن نمانده است.

در همین حال، واشنگتن با وجود تأکید ظاهری بر راه‌حل دیپلماتیک، اقدامات میدانی مشخصی انجام داده که نشان از پیش‌بینی یک تنش در آینده نزدیک دارد. این اقدامات شامل دستور رسمی به تخلیه بخشی از کارکنان سفارتخانه‌های آمریکا در عراق، کویت، بحرین و …؛ صرفا در صورت آغاز درگیری است.

هم‌زمان، اسرائیل تحرکات دیپلماتیک و نظامی خود را تقویت کرده است. از یک سو، در پشت درهای بسته تلاش می‌کند حمایت لجستیکی و اطلاعاتی واشنگتن را برای یک عملیات ضربتی جلب کند و از سوی دیگر، در فضای عمومی و رسانه‌ای با انتشار هشدارهای امنیتی، سعی دارد چهره ایران را به‌عنوان تهدیدی قریب‌الوقوع برای ثبات منطقه نشان دهد. با وجود اختلاف تاکتیکی میان مقامات اسرائیلی و آمریکایی درباره زمان و نوع حمله، در یک نکته هم‌نظرند: ایران به آستانه فناوری ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک شده و نباید از آن عبور کند. این گفتمان مشترک، پایه‌ای برای هرگونه اقدام مشترک یا دست‌کم پشتیبانی غیررسمی ایالات متحده از اسرائیل خواهد بود.

در همین میان، توئیت معنادار اخیر دونالد ترامپ  هرچند در جایگاه غیررسمی  نیز در نوع خود بازتاب‌دهنده یک تغییر فضا در سیاست خارجی آمریکاست: «ارتش ایالات متحده به‌زودی دوباره سربلند خواهد شد.» این پیام، حتی بدون عمل نظامی، دارای پیام برای تهران و همچنین نشان‌دهنده آمادگی جریان‌های مؤثر در نظام سیاسی آمریکا برای ورود پررنگ‌تر به پرونده ایران است؛ به‌ویژه وقتی پای امنیت اسرائیل در میان باشد.

آنچه میتواند در انتظار ما باشد!

برآیند این تحولات، منطقه‌ای را در آستانه‌ی تغییر ژئوپلیتیکی خشونت‌بار قرار داده است. هرچند هنوز جرقه درگیری مستقیم روشن نشده، اما فضای دیپلماتیک عملاً فروپاشیده، خطوط قرمز امنیتی به‌شدت باریک شده‌اند، و هر خطای محاسباتی می‌تواند به یک برخورد نظامی گسترده منجر شود. موازنه شکننده فعلی، اگر با مدیریت دقیق همراه نباشد، به سادگی می‌تواند مسیر تاریخ منطقه را به سمت یک درگیری چندجانبه سوق دهد؛ درگیری‌ای که نقش ایالات متحده دیگر فقط یک متحد دیپلماتیک نخواهد بود، بلکه به‌عنوان شریکی در عملیات‌های پشتیبانی، سایبری، اطلاعاتی و حتی رزمی ایفای نقش خواهد کرد. در این شرایط، ایران به دنبال حفظ بازدارندگی و هم‌زمان افزایش هزینه هرگونه تهاجم است. اسرائیل به‌دنبال نقطه زدن مؤثر و کوتاه‌مدت برای کند کردن برنامه هسته‌ای ایران است. و ایالات متحده، می‌کوشد یک تعادل ناپایدار را با حضور پنهان نظامی و حفظ موقعیت منطقه‌ای‌اش مدیریت کند. اما حقیقت تلخ این است: هر سه بازیگر دیگر در فاز تعیین “برد و باخت” نیستند؛ بلکه به‌دنبال مدیریت تبعات یک تقابل اجتناب‌ناپذیرند.

خواهیم دید که به چه سمتی خواهیم رفت…

سوالاتی که در این مقاله به آن پاسخ داده شد

مذاکرات اخیر میان ایران و غرب نه تنها به توافقی منجر نشده، بلکه طرفین را عملاً وارد فاز درگیری کرده‌اند. مواضع ناهماهنگ ایران (اصرار بر لغو کامل تحریم‌ها قبل از هر تعهد) و غرب (شرط توقف غنی سازی) باعث شده که بازی از قالب دیپلماتیک خارج و به سمت “تنظیم معادلات جدید” حرکت کند.

اسرائیل با عبور از سیاست صبر استراتژیک، اکنون آشکارا در حال آماده‌سازی برای اقدام نظامی علیه ایران است. این آماده‌سازی‌ها با تمرین‌های نیروی هوایی اسرائیل برای شبیه‌سازی عبور از دفاع لایه‌لایه ایران و افزایش پروازهای شناسایی در سوریه و عراق خود را نشان می‌دهند.

ایالات متحده، در کنار تأکید بر دیپلماسی، اقدامات میدانی مشخصی انجام داده است که پیش‌بینی تنش را نشان می‌دهد. این اقدامات شامل دستور رسمی به تخلیه بخشی از کارکنان سفارتخانه‌ها و نیرو های نظامی آمریکا در عراق، کویت، بحرین و… است.

در شرایط کنونی، ایران به دنبال حفظ بازدارندگی و هم‌زمان افزایش هزینه هرگونه تهاجم است. اسرائیل می‌کوشد تا با یک عملیات مؤثر و کوتاه‌مدت، برنامه هسته‌ای ایران را کند کند. ایالات متحده نیز تلاش می‌کند تا یک تعادل ناپایدار را با حضور پنهان نظامی و حفظ موقعیت منطقه‌ای خود مدیریت کند. در مجموع، هر سه بازیگر به جای تعیین “برد و باخت”، در فاز مدیریت تبعات یک تقابل احتمالی هستند.

“گفتمان مشترک” میان مقامات اسرائیلی و آمریکایی این است که ایران به آستانه فناوری ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک شده و نباید از این نقطه عبور کند. این اتفاق نظر، پایه‌ای برای هرگونه اقدام مشترک یا دست‌کم پشتیبانی غیررسمی ایالات متحده از اسرائیل خواهد بود. این یعنی با وجود اختلافات تاکتیکی، در هدف نهایی کنترل برنامه هسته‌ای ایران هم‌نظر هستند و این اشتراک نظر می‌تواند به هماهنگی‌های عملیاتی بینجامد.

نوشته شده در میز نظامی زاویه دید

برچسب ها:

رسانه زاویه دید را در تلگرام دنبال کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *